۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

سرانه درمان در لایحه بودجه بیماراست

با توجه به اينکه هميشه در اين تاريخ دولت هر ساله لايحه بودجه سال آينده را تقديم مجلس می کند لازم ديدم دراين رابطه که در لایحه بودجه با تعیین میزان سرانه درمان غیرواقعی،چه مسائل ومشکلاتی برای بهداشت وسلامتی جامعه بوجود می آورد، توضیحاتی بدهم
سرانه درمان به عنوان یکی از مولفه های اصلی و تعیین کننده در تامین سلامت جامعه در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه دولتمردان و بخش سلامت قرار دارد حال آنکه این سرانه در کشور ما با توجه به درآمدهای ملی هر ساله در سراشیبی سقوط قرار می گیرد سرانه درمان بخشی از هزینه های درمان است که دولت متعهد می شود آن را بپردازد اگر دولت این سرانه را کاهش دهد مردم به ازای تورم ،هر سال باید خودشان هزینه بیشتری برای درمان پرداخت کنند
کارشناسان حوزه سلامت با توجه به شرایط اقتصادی کشور و با توجه به تورم 24 درصدی ، سرانه مناسب درمان در کشور را برای سال آینده 14000 تومان برای هر ایرانی می دانند. این در حالی است که دولت در محاسبه سرانه درمان سال 88 با بی توجهی نسبت به تورم 24 درصدی اعلام شده از سوی بانک مرکزی، رقم تعیین شده برای سرانه درمان در سال آینده را6500 تومان محاسبه کرده و توجهی به تورم ندارد ودولت برای تعیین سرانه درمان به جیب خودش نگاه می کند و بیمه ها نیز به دلیل ماهیت دولتی شان به صندوقهایی تبدیل شده اند که فقط اعتبارات می گیرند کارشناسان عامل اصلی کسری بودجه 1600 میلیاردی وزارت بهداشت را همین موضوع پایین بودن سرانه درمان می دانند. وزارت بهداشت به عنوان متولی درمان در کشور نتوانسته در زمینه تعیین سرانه درمان و گرفتن اعتبارات بیشتر در این زمینه به وظایف خود عمل کند و به همین دلیل همیشه وزارت بهداشت با کسری بودجه مواجه است واین سرانه پائین کفاف هزینه های بخش درمان دولتی را نمی دهد و به همین دلیل کیفیت خدمات نیزدر بخش دولتی کاهش می یابد. در واقع دولت توان پرداخت هزینه های درمان مردم را ندارد و جامعه پزشکی نیز در خدمات دهی به مردم ایثار می کند.
به گفته کارشناسان حوزه بهداشت و درمان، سیستم کنونی بیمه در کشور ما درست عمل نمی کند و این مسئله موجب می شود تا سرانه در کشور کم محاسبه شود و جامعه پزشکی بار این کمبود را به دوش بکشد. زیرا سرانه درمان و تعرفه پزشکی رابطه مسقیم با هم دارند و هر چه سرانه درمان و متعاقب آن تعرفه های پزشکی از میزان واقعی آن فاصله بگیرد میزان تخلفات در حوزه درمان افزایش می یابد. سرانه درمان پایین ،امور سلامت را در کشور با مشکل مواجه می کند و درمان ناموفق را به دنبال دارد.
بر اساس قانون برنامه ( پنج ساله) چهارم توسعه اقتصادی و اجتماعی، قرار بود تا پایان اجرای این برنامه، که الان در سال آخر آن قرار داریم، دولت 70 درصد هزینه درمان و مردم 30 درصد هزینه درمان را پرداخت کنند. این در حالی است که نه تنها این میزان پرداخت از سوی دولت محقق نشده است بلکه با بی توجهی دولت در حال حاضر موضوع تامین هزینه های سلامت مردم با روند معکوس مواجه شده است و عملا مردم70 درصد هزینه ها و دولت 30 درصد ان را پرداخت می کند.با روندی که اکنون دولت و سازمانهای بیمه گر در پیش گرفته اند و غیرواقعی تعیین کردن سرانه درمان، تا چند سال آینده، بیماران باید خود تمامی هزینه های درمانشان را بپردازند و عملا این دفترچه های بیمه که اکنون دارند بلا استفاده استحال تصور کنید یکنفر که 30 سال حق بیمه پرداخت کرده تا بتواند از مزایای آن استفاده کند چه بر سرش می آید وقتی باید این هزینه های گزاف را خود به تنهایی بپردازد! آیا جز نارضایتی مردم چیز دیگری در بر دارد؟
افزایش بار سنگین تامین هزینه های درمانی توسط مردم نه تنها فشار زیادی ناشی از هزینه های بالای درمان را بر دوش مردم به ویژه قشر آسیب پذیر وارد کرده بلکه موجب اعتراض جدی نهاد صنفی جامعه پزشکی، کمیسیون بهداشت و درمان و نمایندگان مجلس نسبت به عملکرد ضعیف وزارت رفاه و تامین اجتماعی در موازی کاری و نابسامانی در حوزه سلامت و وضعیت بیمه مردم شده است.
بر اساس اعلام آمارهای رسمی حدود 90 درصد مردم زیرپوشش بیمه های درمانی هستند و ابن بدان معناست که 90 درصد مردم استفاده کنندگان از خدمات دولتی در بخش سلامت هستند. لذا با توجه به تورم هر ساله و تحمیل هزینه های سنگین ناشی از مشکلات اقتصادی دولت،آیا نباید در آینده در انتظار مشکلات و یا بحران خطرناکی در بخش سلامت مردم باشیم؟ آیا با اختصاص اعتبارات کلان دولتی به سازمانهای بیمه ای و بلعیدن بودجه سالانه از سوی این سازمانها توانسته ایم گامی به جلو برای رفع مشکلات درمان در کشور برداریم و یا گامهایی به عقب برگشته ایم؟این در حالی است که تعرفه بخش خصوصی که به اعتبارات و بودجه دولت وصل نیست. در درمان ،عملکرد قابل قبول تری دارد و خدمات بهتری را به بیماران ارایه می کند. آثار منفی ناکافی و غیر واقعی بودن سرانه درمان به خوبی در بخش دولتی و بیمارستانها قابل رویت است وضعیت بد خدمات دهی در بیمارستانهای دولتی، بدهکاری و ورشکستگی این بیمارستانها و عدم پرداخت حقوق پزشکان و نیروهای شاغل در این بیمارستانها حاصل سرانه ناکافی و غیرواقعی در بخش درمان است.که باید دولت برای بهبود آن چاره ای بیندیشد.
متاسفانه در زمینه افزایش سرانه یک عده فکر می کنند این سرانه مستقیم وارد جیب ارایه کنندگان خدمت می شود حال آنکه این سرانه صرف تامین دارو، تسهیلات درمانی و بهداشتی، بیمارستان ها و بخشی از آن به ارایه کنندگان خدمت اختصاص می یابد.
با نگاهی ساده به سرانه درمان کشورهای همسایه ما، که اغلب کشورهای فقیری هم هستند همچون عراق، افغانستان و پاکستان نشان می دهد که چقدر سرانه درمان در کشور ما پایین است حال آنکه سرانه و تعرفه های درمان در آن کشورها علی رغم مشکلات متعددی که دارند از ایران بیشتر است و باید بپذیریم که درمان در حد مطلوب و روز دنیا با این میزان سرانه مقدور نیست. این یک واقعیت است که اگر دولت سرانه درمان را بالا ببرد تعرفه های بخش دولتی افزایش می یابد و خدمات بهتری نیز به مردم ارایه می شود. سرانه مطلوب، تعرفه مطلوب و درمان خوب برای بیماران را به دنبال دارد اگر سرانه درمان را به صورت منطقی و درست از درآمد ناخالص ملی مشخص کنیم این سرانه افزایش پیدا می کند و متعاقب آن پرداختی ها به مراکز درمانی و بیمه ای بیشتر می شود. این امر موجب می شود تا پرداخت حقوق پزشکان نیز به موقع انجام شود و انگیزه برای طبابت و دیدن بیمار بیشتر شود. بر این اساس ارزش درمان و بیمه افزایش پیدا می کند و دفترچه بیمه ،اعتبار برای بیمه شده به همراه دارد و دیگر با سرقت خدمات درمانی روبرو نخواهیم بود. افزایش سرانه باعث می شود تا بیمارستانهای دولتی پرداختهای به روز داشته باشند و خدمات درمان به نحو مطلوب در اختیار قشر آسیب پذیر قرار گیرد. زیرا درمان، زنجیره ای است متشکل از حلقه های متعدد که همه به هم وابسته اند و برای درمان مناسب و درخور شان مردم باید همه حلقه های این زنجیره تکمیل باشد
درپایان لازم به یادآوری است که تعامل دولت با سازمان نظام پزشکی، اصلاح سرانه، اصلاح و ساماندهی بیمه ها، اصلاح نظام سلامت، راهکاری برای حل مشکلات بخش سلامت در کشورونیز حل مشکلات بیماران و پزشکان است

۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

آگاهی از بيماريهای تیروئید


آشنائي با بيماريهاي تيروئيد ودرمان آن
تيروئيد يکي از غده هاي درونريز مهم بدن انسان است که به شکل پروانه درنيمه تحتاني جلوي گردن قراردارد وظيفه اصلي اين غده ترشح هورمون تيروکسين است. که اين هورمون را تيروئيد با استفاده از ماده اي بنام يد مي سازد. وهورمون تيروکسين عمل سوخت وساز بدن را تنظيم مي کند

منابع يد شامل 1-سبزيهاي روئيده از خاک 2-نمک هاي يددار و3- غذاهاي دريائي مي باشد نمکهاي يددار از نظر بو ومزه هيچ تفاوتي با نمکهاي معمولي ندارند.نمکهاي يددار بايد دور از نور ودر ظرفهاي در بسته نگه داري شوند ميزان مصرف روزانه نمک يددار هماننداندازه مصرف نمک معمولي است نمک يد دار بهتراست درآخرين مرحله پخت غذا به آن اضافه شود چون حرارت باعث ازبين رفتن يد موجود درنمک مي شود مصرف منظم نمک يددار مي تواند نسل حال وآينده را در برابر اختلالات ناشي از کمبود يد حفاظت نمايد چراکه اختلالات ناشي از کمبود يد غير قابل درمان است اما براحتي قابل پيشگيري مي باشد

گواتر

يد يکي از عناصر مهم در بدن انسان است که براي ساخت هورمون تيروکسين ضروري است وکمبود آن دربدن منجر به ناتواني تيروئيد در توليد مقدار کافي اين هورمون مي شود ودر نتيجه غده تيروئيد براي جبران اين کمبود شروع به بزرگ شدن مي کند تا اينکه بتواند مقدار يد بيشتري جذب کند. اين بزرگ شدن غده تيروئيد را گواتر مي گويند که خود يکي از شايعترين علل کم کاري تيروئيد مي باشد.با اين حال در بيماري گواتر ممکن است تيروئيد ازنظر فعاليت -نرمال -کم کار ويا پر کار باشد


درمان گواتر

دردرمان گواتر ممکن است پزشک براي شما لازم بداند که داروي لووتيروکسين تجويز نمايد ونيز ممکن است در مواردي که تيروئيد خيلي بزرگ باشد جراحی را توصیه کند

کم کاري تیروئید

کم کاري تيروئيد به معني کاهش فعاليت تيروئيد در توليد هورمون تيروکسين مي باشد کم کاري تيروئيد دلايل مختلفي دارد براي مثال هرگونه التهاب درغده تيروئيد (تيروئيديت هاشيموتو) ونيز کمبود يد مصرفي درغذا ازجمله علل آن مي باشد

در کشور ما کمبود يد موجود در غذا از شايعترين علل گواترغيرتوکسيک وبدنبال آن کم کاري تيروئيد مي باشد علائم وعوارض کم کاري تيروئيد

کم کاري تيروئيد چون با کاهش توليد هورمون تيروکسين همراه است واين هورمون درتنظيم فعاليتها وسوخت وساز بدن دخالت دارد بنابراين در اين بيماري فعاليتهاي بدن کاهش مي يابد که بصورت علائم زير ظاهر مي گردد:1- احساس خستگي وضعف و ناتواني 2- خواب آلودگي وافسردگي 3- عدم تحمل سرما 4- افزايش وزن و چاقي 5- يبوست وسايراختلالات مزاجي 6-اختلال در قاعدگي 7- خشکي وسردي پوست وريزش موونازک شدن آنها 8- در نوزادان ،عقب ماندگي ذهني وعقب ماندگي رشدبدني(بيماري کرتينيسم) 9- درکودکان ونوجوانان،بلوغ ديررس ،افت تحصيلي وکاهش قدرت يادگيري

با توجه به علائم شديد کم کاري تيروئيد در نوزادان انجام آزمايش تيروئيد در تمامي نوزادان بايد صورت گيرد تا با تشخيص ودرمان به موقع از عوارض غير قابل جبران اين بيماري پيشگيري شود

:تشخيص

تشخيص کم کاري تيروئيد با انجام آزمايش از هورمون هاي تيروئيد صورت مي گيرد و ممکن است پزشک شما درصورت لزوم اسکن تيروئيد نيز در خواست نمايد

درمان کم کاري تيروئيد

مهمترين درمان در اين بيماري استفاده از قرص لووتيروکسين مي باشد اين دارو شکل مصنوعي هورمون تيروئيد است. بيمار بايد هر يک تا دو ماه به پزشک مراجعه نمايد وبا تجديد آزمايشها وبررسي علائم بيماري ميزان داروي مناسب توسط پزشک تنظيم گردد. پس از طبيعي شدن آزمايشها نيز بيمار بايد در ابتدا هرشش ماه يکبار وسپس هرسال يکبار به پزشک خود مراجعه نمايد تا از سير بيماري وعود نکردن آن اطمينان يابد

مهمترين توصيه ها به بيماران مبتلا به کم کاري تيروئيد

بيمار بايد داروي خود را به صورت منظم ومستمر استفاده نمايد وخود سرانه ميزان مصرف دارو را تغيير ندهد- -بيمار مبتلا به کم کاري تيروئيد نياز به رژيم غذائي خاصي ندارد

- دردوران بارداري مصرف تيروکسين مشکلي ايجاد نمي کندوحتي دراين دوره نيازبه دارو افزايش مي یابد وبيمار بايددقيقاٌتحت نظرپزشک خودباشد چراکه عدم درمان مناسب بيماري درزمان بارداري مي تواند براي جنين مشکلاتي ايجاد نمايد که غير قابل جبران باشد



پرکاري تيروئيد

درصورتي که ترشح هورمون تيروکسين بيش ازحد نيازبدن باشد مي گويند پرکاري تيروئيد رخ داده است پرکاري تيروئيد علل مختلفي دارد که خارج از اين بحث ميباشدولي مهمترين علل آن بيماري خودايمني بنام گريوز وگواتر توکسيک وندولهاي توکسيک تيروئيد مي باشند

علائم وعوارض پرکاري تيروئيد

علائم آن درواقع عکس حالت کم کاري تيروئيدمي باشد ا-علائم رفتاري مانند عصبانيت 2-اضطراب وبي خوابي وطپش قلب 3-لرزش دستها وتعريق شديد 4- گرگرفتگي وپوست گرم ومرطوب 5-کاهش وزن و افزايش اشتها ر6-بيرون زدگي چشم ها،خيرگي 7-ضعف عضلاني 8-اختلال در قاعدگي


تشخيص پر کاري تيروئيد

تشخيص با انجام آزمايشهاي تيروئيد صورت مي گيرد وممکن است پزشک اسکن تيروئيد وسونوگرافي تيروئيد نيز در خواست نمايد
درمان پرکاري تيروئيد

سه روش درماني براي کنترل پرکاري تيروئيد مورد استفاده قرار مي گيرد 1- داروهاي ضد تيروئيد (مانند-متي مازول)که معمولا در شروع درمان بهمراه آن داروهاي کاهش دهنده ضربان قلب (مانند پروپرانولول)نيز تجويز میگردد 2-يد راديو اکتيو 3- جراحي

نکته مهم در روند درمان اين بيماران مراجعه منظم ومستمر به پزشک ورعايت مقدار مصرف داروهادرزمان تعيين شده ودرصورت بروز هر گونه علائم غير طبيعي در طول درمان سريعاٌ به پزشک خود اطلاع دادن مي باشد
سرطان تيروئيد

بيشتر تومورهاي تيروئيد خوش خيم و قابل درمانند وبخصوص انواع خوش خيم با پرکاري تيروئيد همراه هستندواکثر تومورهاي بدخيم تيروئيدبا کم کاري تيروئيد همراه هستند

هرگونه بزرگي غدد لنفاوي گردن وخشونت صدا ،همراه باوجود گره يا ندول درتيروئيد ، قوياٌ به نفع وجود تومور بدخيم مي باشد

عامل اصلي ايجاد سرطان تيروئيد مواجهه سروگردن با اشعه ها وپرتوها در دوران کودکي وبزرگسالي مي باشد

۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه

بی اشتهائی درکودکان وراهای مقابله با آن

بي اشتهائي درکودکان
بي اشتهائي وميزان غذاخوردن درسنين مختلف درکودکان بطورطبيعي متفاوت است.
والدين گرامي بايد بدانندکه از سال دوم اشتهاي کودک کم مي شود وبعضي از غذاها رابرديگري ترجيح مي دهد.
بچه ها در5/2سالگي به گوشت علاقمند مي شوند ومايلند بعضي از غذاها مثل گوشت،ميوه ،ساندويچ مربا ، بستني را هر روز بخورد.
درسه سالگي اشتهاي کودک ثابت تراست وعلاقهٌ او به غذا تنوع مي يابد ولي رويهم رفته اشتهاي زيادي از خود نشان نمي دهد.
در چهار سالگي اشتهاي کودک کم مي شود از غذا بدش مي آيدو بعضي از غذاها را که قبلاٌ دوست داشته ديگر دوست ندارد.
از5/4 سالگي تا 5سالگي اشتهاي کودک بهتر مي شود وتا هشت سالگي اشتهاي او روبه افزايش است تاجائي که در 8سالگي اشتهاي کودک بسيار خوب است ودر اين سنين غذاهاي ساده را دوست دارند ولي به غذاهاي چرب وسنگين وغذاهائيکه روي آنها چربي نشسته تمايل نشان نمي دهند و مايلند غذاهاي جديد را امتحان کنند.
از 8سالگي به بعد اشتها و پذيرش تنوع غذا افزايش مي يابد به نحوي که بچه هاي 10 تا 11 ساله هميشه به فکر غذا هستند و در 12 سالگي بسياري از کودکان هر نوع غذائي رادوست دارند روي هم رفته غذاهائي راکه دوست دارند بيش از غذاهائي است که دوست ندارند.
آنچه ذکرشد روند طبيعي اشتهادرکودکان است و براي آنکه غذاي لازم به کودکان کم اشتها و بدغذابرسد توصيه مي شود:
1- به کودکان کم اشتها به مقدار کم ودفعات بيشتر 5 الي 6 مرتبه در روز غذا بدهيد (به محض احساس گرسنگي به آنان غذا بدهيد)
2- هيچگاه براي دادن غذا به کودکان بزور متوسل نشويد اين عمل باعث مي شود که مختصر اشتهاي آنان نيز از بين برود و حتي استفراغ کند.
3- غذا را به مقدار کم در بشقاب کودک قرار دهيد وپس از آنکه خورد مجدداٌ مقدار ديگري در بشقاب او غذا بگذاريد.
4- در باره مقدار غذائي که بايد بخورد تاٌکيد نکنيد .
5- در باره فوايد غذا ،مزه و لذت غذا توضيح دهيد .ولي در اين مورد زياد شرح وتفصيل ندهيد
6- درنحوه خوردن کودک را بايد آزاد گذاشت تعاليم آداب غزا خوردن را به زماني موکول کنيد که اشتهاي کودک زياد است.
7- در تنظيم بر نامه غذائي سليقه کودک را در نظر بگيريد.
8- از کودک بخواهيد دربرنامه هاي غذائي از خريد تا آشپزي وچيدن سفره کمک کند.
9- غذا را طوري آماده کنيد که ظاهر آن خوشايند باشد. تزئين غذا با يک بوته سبزي وگل ونظاير آن کودک را به طرف غذا جذب مي کند.
10 - دئآخر توصيه مي شود اجازه ندهيد که کودک برنامه غذائي خانوادگي را برهم بزند وغذاي خانواده تابع کودک شود .
بي اشتهائي کودکان مهم است ولي خطر ناک نيست با کاربرد اين اصول وداشتن صبر وحوصله مي توان بر آن غلبه کرد.
هميشه به کودک خود غذاي خوب ،عشق ومحبت وآموزش درست را هديه کنيد